پیشگفتار یک مقدمه است که توسط نویسنده آن درباره کتاب نوشته شده است. این اغلب به عنوان یک عذرخواهی تلقی می شود - که به اندازه یک توضیح یا دفاع از دلیل وجود کتاب ، عذرخواهی نیست. از آنجا که پیشگفتار بخشی از مطالب جلوی یک کتاب است (صفحات در ابتدای کتاب با شماره صفحه شماره های رومی) ، اغلب با پیش شماره و مقدمه اشتباه گرفته می شود.
با این حال ، تفاوت های اساسی بین این سه وجود دارد:
مقدمه است که توسط نویسنده در مورد این کتاب نوشته شده است و جدا از بدن از کتاب (صفحات با اعداد عربی) است،
معرفی است که توسط نویسنده در مورد موضوع کتاب نوشته شده است و بخشی از بدن است،
و یک پیشگفتار حتی توسط نویسنده نوشته نشده است! این از بدن جدا است و توسط یک متخصص در زمینه نوشته شده است که اعتبار خود را به موضوع کتاب می افزاید.
در این پست ، ما هر سه مورد را با جزئیات بیشتری پوشش خواهیم داد تا به شما کمک کنیم دریابید که چگونه بهترین کتاب خود را معرفی کنید.
تفاوت بین پیشگفتار ، پیشگفتار و مقدمه چیست؟ در آخر ، جواب # نوشتن
برای توییت کلیک کنید
چرا از پیش شماره استفاده می کنید؟
برای یک نویسنده ، پیشگفتار فرصتی را برای معرفی خود ، کتاب و پروژه های قبلی یا تجربیاتی که ممکن است از آن مطلع کرده باشد ، ارائه می دهد. مقدمات شانس شما برای گفتن داستان کتاب است - داستان چگونگی حرکت آن از فکر در ذهن شما به کتابی که در دست ماست.
مقدمات در غیرداستانی ها رایج تر هستند ( پیش نویس ها برای کتاب های داستانی محبوب تر هستند). با این حال ، آنها در هر دو حضور دارند. آنها شما را قادر می سازند مستقیم صحبت کنید:
آنچه شما ایجاد کرده اید ،
چگونه شما آن را ایجاد کرده اید ، و
چرا مهم است - یا چرا شما به طور خاص صلاحیت نوشتن در مورد آن را دارید.
بسیاری از نویسندگان حتی پایان یک پیشگفتار را امضا می کنند ، آن را تاریخ می گذارند ، و مکانی را که از آن نوشتند (فهرست کردن چه کسی ، چه زمانی ، و کجا از آن همه) مانند مارک تواین در زیر لیست می کند:
huck-finn-preface-by-mark-twain
(منبع: ماجراهای هاکلبری فین )
آیا کتاب شما به یک مقدمه نیاز دارد؟ اشاره: مارک تواین کار کرد. # نوشتن
برای توییت کلیک کنید
با بدبینی تر ، پیشگفتار فرصتی برای فروش خوانندگان بر روی یک کتاب است. به طور معمول ، باید به این هدف نوشته شود که خواننده را به خود جلب کند ، نه اینکه به سادگی بتواند پیامی را که از قبل در کتاب منتقل می شود ، به طور خودکار اساطیری یا بیش از حد توضیح دهد. محتوای مقدمه به بهترین وجه به عنوان بینش در کتاب شما ارائه می شود ، نه ارائه چیزهایی که برای درک آن باید بدانید.
نحوه نوشتن مقدمه
اگر تصمیم گرفته اید که کتاب شما می تواند از یک مقدمه بهره ببرد ، در اینجا سه نکته برای کمک به شما در نوشتن یک مقاله آورده شده است:
1. آن را مختصر نگه دارید
حداکثر یک یا دو صفحه باید باشد. دیگر وجود دارد ، و خطر نافرمانی را به دنبال دارد: خوانندگان همیشه نسبت به نویسندهای که بیش از حد طولانی در مورد خود صحبت می کنند ، محتاط هستند. به علاوه ، پیشگفتار هنوز بخشی از مقدمه است ، بنابراین فرصتی مناسب برای خوانندگان وجود دارد که به هر حال آن را نخوانند. 50 صفحه را روی آن هدر ندهید.
2. چیزی را از دست ندهید
پیشگفتار فرصتی است برای نشان دادن مطالب خود و خوانندگان را به سمت خود جلب کنید - مخاطب خود را از طریق چیزی که کاملاً آشکار در بدنه کتاب خواهد شد ، کودک نکنید. گذشته از توضیحات مختصر شخصیت های اصلی و مضامین اصلی ، بقیه را تا خود داستان بگذارید. با این حال ، شما می توانید هدف از نگارش کتاب را بیان کنید ، و آنچه خواننده می تواند امیدوار باشد از آن بیاموزد.
قتل-یک-بنفش-ریموند-مقدانیل - مقدمه
(منبع: قهوه خانه مطبوعات)
همچنین ، اگر کتاب از نظر ساختاری مجزا باشد ، پیشگفتار محلی برای توصیف نحوه خواندن آن است - همانطور که با قتل Raymond McDaniel's Murder (بنفش) وجود دارد ، که شماره صفحه ندارد و به هر ترتیب قابل خواندن است.
3. داستان داستان خود را بگویید
گذشته از این پارامترها ، پیشگفتار زمین بازی شماست! در استفاده از آن برای توصیف راحت باشید:
چرا موضوع را انتخاب کردید (و تخصص خود را در مورد آن)
چگونه به موضوع علاقه مند شدید
چرا انگیزه داشتید که در مورد آن بنویسید
چقدر طول کشید که بنویسید
چالش هایی که هنگام نوشتن بر آنها غلبه کرده اید
سفر نوشتن آن و نحوه تغییر در روند
علاوه بر این ، اگر کتاب شما یک نسخه به روز شده از یک اثر قدیمی است ، پیشگفتار محلی برای توصیف چیزهای جدید است. همچنین می تواند تأییدیه یا منابع خاصی را که برای نگارش کتاب مورد استفاده قرار می گیرد شامل شود - هرچند که این اجزاء گاه بهتری به موضوع پشتی اختصاص می یابد.
خسته از گفتن همان داستان در مورد کتاب خود در هر وعده هستید؟ به جای آن ، آن را در یک مقدمه بنویسید. # نوشتن
برای توییت کلیک کنید
مقدمه چیست؟
هر دو مقدمه و مقدمه توسط نویسنده نگاشته شده و وماً جزئی از داستان نیستند - نه به هدف روایی خدمت می کنند و نه با طرح ، شخصیت ها و درگیری درگیر هستند . اما ، در حالی که پیشگفتار در خارج از بدنه کتاب قرار دارد ، مقدمه بخشی از آن محسوب می شود: اطلاعات لازم را برای درک موضوع یا محتوای کتاب فراهم می کند.
مقدمه ها تقریباً منحصر به مقاله های علمی یا غیر علمی است ، جایی که از آنها برای موقعیت یابی تحقیقات در زمینه رشته های دانشگاهی بزرگتر استفاده می شود ، یا برای تعریف تعاریف مهم و روش تحقیق. در داستان ، مقدمه فقط زمانی لازم است که یک داستان برای درک مطالب به اطلاعات اضافی نیاز دارد . اگر مشغول نوشتن یک پیشنهاد کتاب هستید ، لازم نیست مقدمه را در بخش کلی فصل خود وارد کنید.
(منبع: در مبدا گونه ها )
نحوه نوشتن مقدمه
مقدمات علمی پیروی از دستورالعملهای دقیق است که از نظر رشته تحصیلی متفاوت است ، اما بیشتر تعداد کلمات 1000 تا 2000 را مناسب می دانند. اگر فکر می کنید کتاب غیر داستانی (یا حتی تخیلی) شما به معرفی نیاز دارد ، ابتدا از خود بپرسید:
آیا موضوع نیاز به زمینه ای دارد که در داستان ارائه نشده است؟
آیا کار شما به یک هدف استدلالی یا اقناعی انجام می شود؟
آیا نتیجه گیری هایی وجود دارد که باید به صراحت در جبهه بیان شود؟
آیا کتاب شما به مقدمه نیاز دارد؟ مگر اینکه مشاور دانشگاهی شما به شما چنین بگوید ، جواب این است: احتمالاً اینطور نیست. # نوشتن
برای توییت کلیک کنید
سپس ، مطمئن باشید که موارد زیر را شامل می شود:
شرح جلد مطالب موجود در کتاب شما ،
استدلال ، فلسفه یا دیدگاه اصلی شما در مورد موضوع ،
تعاریف اصطلاحات تخصصی یا اختراع شده ،
یک طرح روشن از نحوه ساخت کتاب ، و
نحوه دریافت اطلاعات (منابع اصلی).
در پی تبلیغ قدیمی ، مقدمه ای به خوانندگان می گوید که این کتاب چه می گوید. سپس کتاب در واقع آن را بیان می کند ، و نتیجه گیری به خوانندگان می گوید آنچه گفته شد. بنابراین ، اگر این ساختار صریح و نه بر روی بینی متناسب با داستان شما باشد ، احتمالاً نیازی به معرفی ندارد.
جامعه
نیل گیمان ، ایزابل آلنده و جویس کارول ایتس چه مشترکاتی دارند؟
همه آنها با ویراستاران Reedsy کار کرده اند. امروز ثبت نام کنید و در داستان بعدی خود با آنها کار کنید.
Enter your email address
بیشتر بدانید که چگونه Reedsy می تواند به شما در تهیه کتاب زیبا کمک کند.
پیشگفتار چیست؟
بیایید این را فوراً پاک کنیم: یک حرکت رو به جلو یک جهت و ، کاملاً صریح ، یک اسم نیست. مقدمه یک متن مقدماتی در مورد یک کتاب توسط کسی غیر از نویسنده آن نوشته شده است.
افرادی که برای نوشتن مقدمات انتخاب شده اند غالباً با خود کتاب ارتباط ندارند ، اما مربوط به موضوع کتاب است - معمولاً می فهمید که این یک دانشگاهی است که موضوع کتاب را مطالعه می کند (یا در مورد کلاسیک ها ، کتاب). خودش)
هدف از پیشگفتار این است:
خواننده را متقاعد کنید که ، واقعاً بخواند ،
اعتبار به کتاب و موضوع ، و
یک نویسنده یا اثری را به جهان معرفی کنید.
این موارد به ناچار مؤثرتر از شخصی غیر از نویسنده هستند (و داشتن نام بزرگ پیوست به ناشر کتاب کمک می کند وقتی زمان عرضه آن به بازار عرضه شود).
نحوه نوشتن مقدمه
اگر از شما خواسته شده است که یک مقدمه بنویسید ، تبریک می گویم! این بدان معناست که شما یک مقام برجسته در یک یا چند زمینه هستید و برای توجیه دلیل نگارش یک کتاب کامل انتخاب شده اید. به بیان ساده ، نوعی کار بزرگ است.
بنابراین اگر شما یک پیش نویس را می نویسید ، شانس دارید: دستورالعمل های بسیار دقیقی برای نوشتن نسخه وجود ندارد. مشابه پیشگفتار ، اگر کتاب یک نسخه جدید است ، پیش شماره به طور معمول در مورد اختلافات بحث خواهد کرد. اگر این یک کلاسیک است که مجدداً مورد استفاده قرار می گیرد ، ممکن است درباره تأثیر تاریخی کتاب بحث شود.
سکوت-بهار-پیشگفتار
(منبع: Houghton Mifflin )
در غیر این صورت ، شما کم و بیش سلطنت رایگان دارید. می توانید بحث کنید:
رابطه شما با نویسنده یا موضوع ،
چگونه کار آنها بر زندگی فردی شما تأثیر گذاشته است ، و
چگونگی تأثیر کار آنها بر کل جهان تأثیر گذاشته است.
در حقیقت ، یک مقدمه حتی لازم نیست در مورد خود کتاب باشد! این می تواند به سادگی حدود یک فصل یا کل کتابشناسی نویسنده باشد. درنهایت ، نحوه تأثیر یک کتاب بر یک فرد مجزا را شرح می دهد. بنابراین ، بیش از هر چیز دیگر ، اطمینان حاصل کنید که شخصی است.
چه تفاوتی بین هاک فین ، ریشه گونه ها و بهار خاموش وجود دارد؟ اینجا را پیدا کنید # نوشتن
برای توییت کلیک کنید
خواه این سه شروع توسط خواننده شما پرت شود یا نه ، آنها صفحاتی هستند که کار شما را شروع می کنند. بنابراین ، مهم نیست که چطور تصمیم می گیرید کتاب خود را شروع کنید ، مطمئن شوید که با یک صدای انفجار شروع می شود - به طوری که با یک زمزمه پایان نمی یابد.
هنگام مسافرت به دنیا ، جف ورولند به همراه همسر و دختر بچه خود در کالیفرنیا زندگی می کند. این اولین رمان اوست و حتی اگر کسی این را دوست داشته باشد می تواند حتی دیگری نیز بنویسد. جهنم ، حتی اگر کسی این را دوست نداشته باشد می تواند جهنم دیگری بنویسد. در این مقاله ، جف در مورد تصمیم خود برای سوگند در عنوان رمانش ، چگونگی چنین کاری بر بازار فروش رمان خود و نقش مهمی که زبان حساس در صنعت نشر نقش دارد صحبت می کند.
به صندوق ورودی من نگاه کردم و ایمیلی از طراح کتاب Reedsy ، کوین بارت کین دیدم. بعد از صدها ایمیل پشتیبان و بعدی درباره طراحی جلد کتاب و فضای داخلی من ، انتظار چند سؤال دیگر را داشتم ، زیرا ما تازه رمانم را برای تأیید در انتشارات Kindle Direct Amazon (KDP) آمازون ارسال کرده بودیم. با این حال ، این ایمیل بسیار سرگرم کننده بود (و یک نگاه ناخوشایند در مورد مشکلات بازاریابی آینده من):
"KDP 17 خطای غلط املایی را در کتاب شما شناسایی کرد ، از جمله ، اما محدود به موارد زیر نیست: شرم آور ، bitchin'ness ، bitchin'ly ، gringositters ، fuck ، untz و ffffttttttttt. Haha."
مرتکب یک گناه فانی در نگاه برخی از مردم شدم: قسم خوردم. و من بعد از ریختن پودینگ شکلات روی آخرین جفت شلوار تمیز من (فقط "Shiiiiiiiit" ، او با بی ادبانه زمزمه کرد) زیر نفس خود قسم نخوردم. اوه نه ، در مقیاس بسیار واضح تر از این بود: من یک کلمه قسم بخور در عنوان کتابم قرار داده ام ، بیشتر از زندگی یک مکعب خجالتی است . (Egads ، از چشمان خود دوری کن!) و من از زمان انتشار کتاب خودم با پیامدهای این کلمه سر و کار داشته ام.
چرا کلمه "شرم آور" را در عنوان رمان قرار داده ام
من یک استفاده نمی ژنراتور عنوان کتاب . من عنوان خودم را خودم آورده ام و تصمیم به قرار دادن این کلمه در آن به آرامی گرفته نشده است. این فقط به این معنی نبود که من ظرفیت ادبیات را برای طرح یک صفت آپوپی برای اطاقها ندارم و قادر به یافتن اصطلاحنامه ام در زیر شمع شلوارهای شسته نشده در کف خود نبودم. انتخاب این کلمه نیز به معنای توصیف تحت اللفظی اطاق من نبود. در واقعیت ، استفاده از "شرم آور" یک استراتژی آگاهانه بود که امیدوارم نتیجه ای دو برابری داشته باشد:
1) طنز:
Shitty کلمه ای خنده دار است. خوب مطمئناً ، این ممکن است به سبک طنز مورد نظر شما بستگی داشته باشد ، اما بسیار مؤثرتر از گزینه های دیگر است .
چیزهای بیشتری برای زندگی وجود دارد از یک مکعب Crappy. بل ، به نظر می رسد کتاب کودک است.
چیزهای بیشتری برای زندگی وجود دارد تا یک مکعب بد. زندگی بیشتر از خواندن کتاب با عنوان بد است.
چیزهای بیشتری برای زندگی وجود دارد تا یک مکعب احمق. آیا به خلاصه احساسات واقعی من در مورد محفظه ها نزدیک نمی شود.
2) اخلاق:
من از شیطنت کردن کلمه ای ساده مانند خجالت خسته شده ام ، به خصوص در مقایسه با تسبیح خشونت در رسانه های جمعی امروز. نمونه کامل این ترکیب در سریال های تلویزیونی با عنوان The Walking Dead است. [SPOILERS]: پس از اینکه شخصیت اصلی به تازگی تماشا کرده است که پسرش در تمام جزئیات جسورانه اش به درون سوکت چشم شلیک شود ، وی به صورت گرافیکی از بین می رود ، سرمه ها ، و سر و صدا در چهره گروهی از زامبی ها می زند. در اوج این نمایش خشن خشونت بار ، شخصیت اصلی به شخصی که پسرش را به قتل رسانده ، روی چشمان او می پیچد ، چشمانش را می لرزد ، دندان هایش را با عصبانیت چنگ می زند و با خط "او را پیچ می کند" از او دفع می کند. واقعاً؟ مخاطب می تواند یک انسان را اداره کند روده هایی که از شکم او می ریزند اما نمی توانند زبان واقعی تری داشته باشند؟ به معنای واقعی کلمه ، هر کس در آن وضعیت است (به استثنای قابل توجه مسیح) می گوید "شما را لعنت کنید"
من واقعاً نمی توانم مسخره بودن جنگ صلیبی علیه قسم خوردن را درک کنم. رانندگی آن چیست؟ چه کسی این کلمات را صدمه دیده است؟ من می فهمم که قسم در بعضی از مکان ها نمی تواند نامناسب باشد: مهدکودک ها ، کلیساها ، و مراسم تحلیف ریاست جمهوری . هوم ، با توجه به اتفاقات اخیر ، من مثال آخر را نادیده می گیرم. اما آیا کودکی که در حال خواندن کلمه "شرم آور" است ، کتاب من را خراب می کند و بلافاصله شروع به مشت زدن به گربه اش می کند؟ نه. به احتمال بسیار زیاد احتمال دارد که نمایش گرافیکی خشونت در تلویزیون باعث خشونت در زندگی واقعی شود. در بدترین حالت ، استفاده از "شرم آور" در کتاب من منجر به استفاده واقعی از کلمه shitty خواهد شد. و می خواهم استدلال کنم که این نتیجه بسیار جذاب تر از آنچه که خشونت دراماتیزه شده است ، آغاز می شود.
چقدر قسم خوردن در عنوان کتاب من بازاریابی را تحت تأثیر قرار داد
با وجود هشدار اولیه درباره زبانم از Amazon KDP ، من تصمیم گرفتم اعتراض شخصی خود را علیه تحقیر فحش دادن آغاز کنم. از لحظه ای که خودم خودم را منتشر کردم و به روان بی پایان بازاریابی افتادم ، که نویسندگان خود منتشر شده با آن بسیار آشنا هستند ، من با موانع ثابت روبرو شدم.
به نظر می رسد که دشمنان "شرم آور" از آنچه تصور می کردم قدرتمندتر هستند.
این کار با خدمات تبلیغ کتاب آغاز شد که به من گفتند که آنها نمی توانند از عنوان من همانطور که هست استفاده کنند. آنها پیشنهاد کردند که از "مکعب" زندگی بیشتری داشته باشید. من پاسخ دادم که آنها ممکن است بخشهای جالب کتاب را نیز حذف کنند ، نه به این دلیل که همه آنها قسم خوردند ، گرچه ممکن است ، بلکه به این دلیل که روح داستان من را رقیق می کرد.
مانع بعدی که با آن روبرو شدم تبلیغات آمازون بود ، که بندری دارد که در آن تبلیغات آنها نباید حاوی "زشت و ناپسند" باشد. حتی اگر با یکی از نمایندگان خدمات مشتری آنها صحبت کردم ، اجازه ندارم کتاب خود را با استفاده از برنامه آنها تبلیغ کنم. تبلیغات فیس بوک یک بند مشابه دارد اما من آن را با چند عکس هوشمندانه قرار داده شده از عنوان خودم که مخالف با تایپ کردن در وب سایت آنها هستم - که باعث عصبانیت نرم افزار حسابرسی شرکت می شود ، کردم. این را قبول کنید ، رایانهای رایانه!
PRO-TIP: برای مطالعه موردی دیگر درباره چگونگی موفقیت نویسنده هندی دیگر در تبلیغ رمان خود با تبلیغات آمازون ، این پست را بررسی کنید .
از سوی دیگر ، ناشران ظاهراً هیچ قانون مشخصی درمورد قسم خوردن ندارند ، اما به صراحت توسط این زبان مرعوب شده اند. آیا ما این پیشرفت را در پیشرفت بشر پشت سر نمی گذاریم؟ آیا ما بیش از چند صفت رندلی مشکلی نداریم؟ آیا در این مواقع دشوار آیا ما از مسائل مهمتری برای مقابله با صرف استفاده از کلمات برخوردار نیستیم؟ من هرگز تصور نمی کردم که پیشرفت من به عنوان نویسنده توسط قدرت هایی اعمال می شود که باید قواعد غیرقانونی را اجرا کنند که منعکس کننده روشی منسوخ و منسوخ در جهان است. با این وجود ، این طرز تفکر باعث می شود که بازاریابی کتاب من بسیار دشوارتر از آنچه تصور می کردم ، باشد.
به نظر می رسد ناشران قوانینی در برابر قسم خوردن ندارند اما به وضوح توسط این زبان مرعوب شده اند.
برای توییت کلیک کنید
چسبیده به اسلحه های زبانی ام
جف ویللندمن نیز آشکارا اعتراف خواهم کرد که شاید من مشکل هستم. شاید وابستگی من به سوگند خوردن و امتناع سرسختانه من از پایبندی به هنجارهای ادبی ، من را به یک فرد خارج از خانه با آرمانهای نامناسب تبدیل کند. اما من استدلال می کنم که پیروی از توده ها مضر تر از ردیابی مسیر نادر راه رفته است. من همچنین تصدیق می کنم که این مساله به دور از یک مسئله در حال تغییر جهان است. اما ، سلام ، اصول اصول هستند؛ اگر در برابر آنها ایستادگی نکنید ، حتی آنهایی که از اهمیت کمتری برخوردار هستند ، به سرعت خود را در مورد بلیط های بزرگ پیدا خواهید کرد.
بنابراین ، من به یک چهارراه برخورد کرده ام. به نظر می رسد این ارزش های من در مقابل هدف من برای نویسندگی موفق است. این اولین رمان من است و من هرگز انتظار نداشتم که فروش من نمودار را بالا ببرد. اما بدون توانایی استفاده از راه های اصلی بازاریابی خود نشر ، تنها صعودی که انجام خواهم داد در لیست بدترین فروشندگان نیویورک تایمز است.
من ناامید نخواهم شد من به برق وصل می شوم. و من قطعاً عنوان کتاب خود را تغییر نمی دهم. اما خود را هشدار دهید ، اگر در استفاده از کلمه قسم در عنوان کتاب خود فکر می کنید ، می تواند خیلی شیطنت باشد.
جوشوا گانس استاد مدیریت استراتژیک در دانشگاه تورنتو است. وی در مجلات اقتصادی آمریکا ، مجله اقتصاد ی ، ژورنال اقتصاد رند ، ژورنال دیدگاه های اقتصادی و موارد دیگر منتشر شده است. وی در این مقاله ، در مورد کتاب اخیر خود ، انتشارات Scholarly و نیتی های آن صحبت می کند ، که به قدرت بازار ناشران مجله می پردازد. ماهیت انتقادی این موضوع باعث شد که وی برای نخستین بار به انتشار خود نشر بپردازد - تجربه ای که او را از جهات دیگری غافلگیر کرد.
سال گذشته ، من یک کتاب در مورد انتشارات علمی نوشتم که می دانستم به خوبی با مدل های نشر سنتی مطابقت ندارد. این یکی از این کتابها نبود که ادعا کرد که کل سیستم نشر سنتی شکسته شده است و از انتشار ناشران به طور کلی حمایت می کند. در عوض ، کتاب من با نگرانی متمایز و البته مرتبط با آن انگیزه داشت: اینکه در دنیای علمی ، ناشران مجلات از قدرت بازار زیادی برخوردار بودند و دانشگاهیان ، علیرغم بهترین اهداف خود ، اکثراً قادر به انجام کاری در مورد آن نبودند. دانشگاهیان برای تحریم ، تشکیل ژورنال های خود و دولت های لابی گری سعی کرده بودند ، اما قدرت و سود ناشران بزرگ دست کم گرفت.
مسیر نشر سنتی برای من کار کرده است.
تا این سال که نوبت انتشار کتاب بود ، مسیر من همیشه سنتی بوده است. این مسیر پیش فرض بود. هیچ کس تصمیم شما را برای رفتن به نشر سنتی زیر سؤال نبرد و اگر همه چیز بد پیش آمد ، دیگر نیازی نیست خودتان را زیر سؤال ببرید. علاوه بر این ، خود نشر مانند کار سخت احساس می شد: یافتن ویراستاران ، فکر کردن در مورد طراحی جلد ، مقایسه گزینه های توزیع - همه اینها فراتر از حد توانایی های من به نظر می رسید.
با این حال ، هنگامی که کتاب اخیرم را درباره انتشارات علمی به پایان رساندم ، مجبور شدم که مسیر خود نشر را بررسی کنم. می بینید ، ناشران سنتی دقیقاً برای تأمین کتابی که قدرت بازار را زیر سؤال می برد ، کمی تصمیم ندارند. این بدان معنا نیست که آنها به ایده های انتقادی باز نیستند ، بلکه کتاب من در موضوعاتی فرو رفته است که ممکن است در یک پرونده قانون ضد انحصار در آینده خوب نشوند.
سرانجام ، اینطور نبود و من به انتشار خود نگریستم.
هنوز هم ، به هر حال امتحان کردم. من نسخه خطی را برای مطبوعات دانشگاه ارسال کردم اما بازخورد این بود که با تحقیق در علوم کتابخانه مناسب نیست. به طور واضح ، من عمدا علم کتابخانه را در کتاب خود نادیده گرفته بودم ، زیرا احساس کردم بخش اعظم تحقیقات علم کتابخانه نسبت به تحقیقات اقتصاددانان قابل اعتماد نیست.
درست وقتی احساس کردم که گزینه های جایگزین را تمام نمی کنم ، به ریدسی برخورد کردم. من چشم انداز این شرکت را دوست داشتم و این می تواند مرا با افرادی که برای تهیه کتاب خود آماده می کنم در ارتباط با خود قرار دهد. سالها وبلاگ نویسی به من آموخته بود که من یک ویرایشگر کپی وحشتناک هستم ، بنابراین به دنبال کسی بودم که بتواند این کار را به درستی انجام دهد و در نهایت استخدام ویرایشگر نسخه برداری متخصص دن فاستر را جستجو کردم . یک ماه بعد ، کتاب من ویرایش شد. یک هفته بعد از آن ، آن را منتشر کردم.
در اینجا چند روش از انتشار خود من را غافلگیر کرده است
انتشار سریع است
واقعاً خیلی سریع با انتشار سنتی ، من عادت کرده ام که یک سال قبل از دیدن کتاب خود به چاپ منتظر بمانم - بیش از آنچه که معمولاً برای نوشتن کتاب خود طول می کشید! با انتشار خود ، از همان لحظه ای که خوشحال شدم از نسخه خطی تمام شده ام تا جایی که به عنوان نسخه فیزیکی روی میز من رسید - فقط ده روز از آن گذشته بود. من حتی به یک منبع در کتاب خود مراجعه کردم که دقیقاً در همین ماه منتشر شد که کتاب من چاپ شد. این چیزی است که من به عنوان خروجی به موقع می نامم.
بعد از یک دور آخر ویرایش ، کتاب من طی 10 روز منتشر شد. این چیزی است که من به عنوان خروجی به موقع می نامم.
برای توییت کلیک کنید
خود نشر نسبتاً ساده است
به راحتی می توانم از ویرایش به توزیع خودم بروم. من با آمازون رفتم که یک فروشگاه یک مرحله ای بود که استفاده از آن آسان بود.
خود نشر نباید گران باشد
دریافت نسخه های فیزیکی ارزان است. من به عنوان یک آکادمیک ، بیشتر علاقه دارم که کار خود را منتشر کنم تا درآمد کسب کنم. همیشه ناامید کننده بود که چقدر مجبور شدم برای نسخه های کتاب خودم ، حتی با تخفیف نویسنده ، هزینه کنم. این بار در اطراف ، من نسخه هایی را از عمده فروشی آمازون خریداری کردم ، که در هر نسخه از کتاب تقریباً بیش از 2 دلار بود. با این نرخ ، من می توانم سفارش چند صد! با تهیه نسخه های مناسب برای هزینه ، به من این امکان را داد تا اقدامی را انجام دهم که به حداکثر رساندن تأثیر کتاب من کمک کرد.
"خود نشر به من این آزادی را داده است که مثل گذشته هرگز کار خود را منتشر کنم."
برای توییت کلیک کنید
خود نشر به شما امکان نوآوری می دهد
من می توانم نوآوری کنم ناشران سنتی از نویسندگان انتظار دارند که یک فهرست برای کتاب خود ایجاد کنند - که می تواند کمی دلهره باشد. برای کتاب خود منتشر شده ، من فهرست نکردم. من آنچه را که این شاخص بود با این جایگزین کردم:
"این قرن بیست و یکم است. لطفا PDF رایگان این کتاب را در joshuagans.com بارگیری کنید و از عملکرد جستجو استفاده کنید. به من اعتماد کنید ، این کار ساده تر خواهد بود."
و همین بود!
خود نشر آزادی بی نظیر به من ارائه داده است و به من اجازه داده است که مثل گذشته هرگز کار خود را منتشر کنم. با این گفته ، فروش من به اندازه آنچه قبلاً با انتشارات سنتی به دست آورده ام نیست. دوباره ، من شروع به کار نکرده ام که هیچ بازاریابی دیگری به جز ارائه نسخه ها نداشته باشم و چند "قانون" را نقض کرده ام - مانند طراحی جلد کتاب خودم. اما این بخشی از زیبایی های انتشارات خود است ، کارهایی را که می کنید انجام دهید. این بار در اطراف من می خواهم در اوقات فراغت کار کنم ، وقتی می خواهم ، کتاب را با نسخه های جدید بروزرسانی کنم و کارها را با یک مجموعه قوانین انجام دهم: خودم.
این هفته در مرکز تحقیقاتی Reedsy ، ما قدم بزرگی در جهت رسیدن به هدف خود برای آسانتر ساختن نویسندگان برای دستیابی به کتاب های خود به دست خوانندگان برداشته ایم. با اعلام همکاری ما با Blurb ، اکنون این گزینه را دارید که کتابهای تولید شده با ویرایشگر کتاب Reedsy را یکپارچه چاپ و توزیع کنید .
به عنوان اولین سکوی جهانی در زمینه ایجاد ، چاپ و انتشار کتاب های مستقل ، Blurb از سال 2006 تاکنون به عنوان انتشارات تبلیغاتی انتشار یافته است و به نویسندگان خود نشر کمک می کند تا بیش از 2 میلیون کتاب تولید کنند. با افزودن Reedsy ، اکنون ایجاد ساده تر و مقرون به صرفه تر از همیشه ایجاد کتاب های با کیفیت کتابفروشی با Blurb است. اگر پروژه شما به شدت به عکسها یا تصاویر تکیه می کند ، یا اگر کتاب چاپ شده شما دقیقاً همانطور که می خواهید به نظر برسد ، باید آن را نگاه کنید ، آنگاه Blurb چیزی است که شما واقعاً باید آن را بررسی کنید.
چهار مرحله اساسی برای چاپ و توزیع پروژه Reedsy توسط Blurb وجود دارد. این یک فرایند ساده و شهودی است ، اما کامل بودن آن ضرری ندارد. پس بزن که بریم!
1. PDF آماده چاپ خود را آماده کنید
مانند تمام مراحل چاپ مدرن ، اولین گام شما همیشه شامل تهیه PDF کتاب شما خواهد بود. اما نه فقط در هر PDF: شما که به روش صریح چاپ شده است. در میان چیزهای دیگر ، PDF آماده چاپ تضمین می کند که رنگهای شما دقیقاً همانطور که قصد دیدن آنها را دارید ، تکثیر می شوند. اگر داستان مصور شما شخصیتی به نام "شاهزاده بنفش" دارد ، شما نمی خواهید که لباس او در نسخه چاپی چاپی به رنگ آبی باشد.
برای تهیه کتاب خود برای چاپ ، می توانید از ویرایشگر کتاب Reedsy (ابزار قالب بندی رایگان ما) استفاده کنید یا با یکی از طراحان طرح بندی حرفه ای کتاب ما همکاری کنید تا PDF آماده Blurb را تهیه کنید. در مورد کتابهای تصویری پیچیده تر ، ما گزینه دوم را توصیه می کنیم: فقط به طراح خود بگویید که با Blurb چاپ می کنید و آنها کتاب شما را متناسب با استانداردهای خود قالب بندی می کنند.
2. کتاب خود را در Blurb بارگذاری کنید
Reedsy صفحه ای در Blurb دارد که به شما امکان می دهد PDF خود را با یک کلیک بارگذاری کنید . پس از بارگذاری PDF ها هم برای محتوای کتاب و هم در جلد آن ، وقت آن است که نگاهی به برخی گزینه ها بیندازید:
اندازه تر و تمیز: می خواهید کتاب چقدر بزرگ باشد؟
کاغذ: آیا می خواهید قفسه بالا ، کاغذ هنری با درجه آرشیو یا چیزی که کمتر از آن چشمک می زند؟
پوشش: یک گالینگور هالکینگ را با یک ژاکت گرد و خاکی براق یا یک شومیز ساده انتخاب کنید.
آنجا آن را دارید! کتاب شما آماده چاپ است.
3. گزینه های چاپ خود را انتخاب کنید
چیزی که ما واقعاً در مورد Blurb دوست داریم ، انعطاف پذیری گزینه های چاپ آنهاست. می توانید با استفاده از چاپ در صورت تقاضا ، به تعداد یک کتاب به طور همزمان چاپ کنید ، و این باعث می شود که کتاب های آزمایشی ، گالری ها یا کپی های هدیه شخصی شده را برای دستیابی به شخصی خاص خود آسان کنید. با افزایش اندازه سفارشات ، از تخفیف استفاده می شود و در صورت نیاز به چند صد نسخه ، می توانید چاپ را جبران کنید. این همان روشی است که ناشران برای فریب دادن نسخه های خاطرات کیتلین جنر از آن استفاده می کنند: مطمئناً برای تولید بسیاری از کتاب ها با کمترین هزینه در هر نسخه ، با برخی از خطرات آشکار گزینه خوبی است.
برای مقابله با ریسک کمتر مالی ، به دنبال تقاضا باشید. برای حاشیه سود قابل توجهی بیشتر ، چاپ افست را تصور کنید.
4- گزینه های توزیع خود را انتخاب کنید
توزیع فیزیکی کتاب ها هنگام فروش روی بیش از یک خرده فروش می تواند بسیار پیچیده باشد اما Blurb می تواند روند توزیع را ساده تر کند. می توانید کتابهای خود را برای فروش تنظیم کنید:
برای معرفی کتاب کتابفروشی ، که در آن شما می توانید بیشتر سود حاصل از هر کدام یک کپی نگه فروش می رسد.
آمازون ، که در آن اکثر قریب به اتفاق خوانندگان کتابهای خود را خریداری می کنند.
اینگرام ، توزیع کننده عمده. اگر Barnes & Noble می خواهند کتاب خود را ذخیره کنند ، اینجاست که آنها می توانند آن را تهیه کنند.
و این تقریباً همین است. Blurb می تواند حمل و نقل جهانی ، توزیع و تحقق را کنترل کند و در پایان هر ماه حقوق شما دریافت می شود. بسیار ساده ، درست است؟
Nate Fakes کاریکاتوریست سندیکایی حرفه ای برای مجله MAD است. اثر وی در سراسر جهان در کارتهای تبریک ، رومه ها ، مجلات ، کتاب ها و مکان های دیگر دیگر منتشر شده است. به عنوان یک کاریکاتوریست برای استخدام و تصویرگر کتاب ، می توانید مشخصات وی در Reedsy را ببینید.
اگر یک کارتون را اجرا کنید ، بیش از حد ممکن ، متوجه آن خواهید شد. نه ، به من اعتماد کن: احتمالاً خواهی داد. به آخرین باری فکر می کنید که به کارتون توجه نکردید؟ آنها در رسانه های اجتماعی شما ، روی کارت های تبریک ، مجلات و کتاب های "اغلب در همه موارد" ظاهر می شوند. کارتون ها متوجه می شوند و جلوه ای ماندگار از خود به جا می گذارند. امیدوارم که آنها را بخوانید ، بخندید ، و مانند انگشتان پا درد می کنند. (اما بر خلاف انگشت شست ، کارتون می تواند از خنده بیش از حد آسیب برساند.)
وقتی در مورد استفاده از کارتون صحبت می کنم ، اولین چیزی که در پایان مکالمه می شنوم این است که: "وای! قبلاً فکر نمی کردم از کارتون استفاده کنم. وقتی توضیحش می دهید ، همه معنی دارد! "
کارتون ها در بسیاری از رسانه ها خوب کار می کنند و قطعاً کتاب ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. تونی رابینز از آنها در کتابهای شغلی و خودسازی مانند Awaken the Giant Within استفاده می کند . خاطرات جف کینی از سری فیلم های Wimpy Kid از رمان های طبقه متوسط در اطراف تصاویر ساخته شده است. آنها عموماً در انواع خاصی از کتابهای چگونه به عنوان اصلی پایه قرار دارند. خواهید دید که آنها در خاطرات ، کتابهای هدیه ، کتابهای منطقه و . ظاهر می شوند. من می توانم ادامه دهم و ادامه دهم.
با استفاده از کارتون در کتاب خود
تصاویر مانند کارتونها می توانند شگفت آور بر روی کتاب شما باشند ، البته تا زمانی که آنها راه درست را توسعه داده اند.
کاریکاتوریست برای استخدام
نمی دانید چگونه یک فصل را شروع کنید؟ یک حرکت سریع می تواند به عنوان یک راه حل عالی عمل کند و به شما در انتقال موضوعات کمک می کند.
کارتون تخم مرغ شیطان
کتاب آشپزی درست می کنید؟ این کارتون می تواند یک فصل مهم در استفاده از تخم مرغ باشد.
مهمتر از همه ، کارتون ها می توانند به انسانی سازی یک موضوع خشک کمک کنند. اگر می خواهید خوانندگان را بین فصل ها علاقه مند نکنید ، یک کارتون خوب قرار می گیرد و باعث می شود سرعت و یا طنز بسیار ارزشمندی به آن اضافه شود.
ایجاد یک کتاب در مورد رایانه؟ اگر در فصل مربوط به ناامیدی لپ تاپ ها ارائه شود ، کارتونی مانند این می تواند خوب کار کند.
کانال های رسانه های اجتماعی خود را تقویت کنید
اکنون بیش از هر زمان دیگری ، کارتون ها نیز یک دارایی عالی در بازاریابی محسوب می شوند. آنها می توانند شخصیت بسیاری را به وب سایت ، وبلاگ و رسانه های اجتماعی اضافه کنند. مردم "دوست دارند" و آنها را به اشتراک می گذارند. حتی ممکن است کارتونی خوب روی یخچال خود بچسبانند.
مثال خوبی از این کارتونی است که من برای قرن بیست و یکم فاکس و Super Bowl LI ساختم . آنها یک کارتون سفارشی درباره بازی آینده و فناوری جدیدی که گنجانده شده بودند ، می خواستند. پست آنها که کارتون را نشان می داد بیشترین تعداد بازدید را در وبلاگ خود داشته است و "تا به امروز" هنوز هم محبوب ترین پست در همه زمان ها است.
بازیگر جورج تکی بیش از ده ها کارتون من برای کمک به بهبود حضور در رسانه های اجتماعی خود استفاده کرده است. در حال حاضر ، او بیش از 10 میلیون دنبال کننده در فیس بوک دارد. در اینجا نمونه ای از چگونگی اشتراک گذاری یک کارتون توسط ده ها هزار نفر آورده شده است:
جورج تکی کارتونیست
نکته مهم این است: کارتون ها مردم را به صحبت می رساند. اگر کارتون کار خود را به خوبی انجام دهد ، متوجه می شود - و هر کسی که سکوی خود را در آن نمایش داده می شود ، نیز مورد توجه قرار می گیرد.
سایت هایی با کارتون وجود دارد که برای مجوزهایی مانند Cartoonstock و کارتون های کارت گا وجود دارد ، که نام آنها چند است.
کار با کاریکاتوریست-برای استخدام
اگر واقعاً می خواهید کتاب ، وبلاگ ، خبرنامه یا پروژه رسانه های اجتماعی خود را شخصی سازی کنید ، برای ایجاد چیزی منحصر به فرد در نظر بگیرید که یک کاریکاتوریست حرفه ای را استخدام کنید. این یک راه عالی برای تقویت هرگونه انتشار با کارتون های جدید و تازه است. کاریکاتوریست ها می توانند تقریباً هر ایده ای را در پیش بگیرند و با آن فرار کنند. و اگر یک حرفه ای واقعی بدست می آورید ، تقریباً به عنوان تأیید مشهور به این کارتون فکر کنید. آنها از کارهایشان برای کمک به کتاب شما استفاده می کنند. به اندازه مجوز کارتون مقرون به صرفه نیست ، اما کیفیت خاصی را به هر نسخه اضافه می کند.
Costco از کارتون های سفارشی زیر که من با کمپانی من ، BizComics ایجاد کردم ، استفاده کرد تا نشان دهد مردم چقدر از نمونه های رایگان در فروشگاه های عمده فروشی خود لذت می برند. همین مفهوم را می توان در مورد کتاب خود به کار برد.
برای بازگشت به اولین نکته ای که در این پست بیان کردم ، به این سوال پاسخ دهید: آیا کارتون های این پست را خوانده اید؟ فکر کرد
یک عکس ارزش هزار کلمه دارد ، درست است؟ بنابراین ، انگشتان خود را از تایپ کردن جدا کنید و به جای آن یک کارتون امتحان کنید.
در سال 2016 ، کیت یوکوم آخرین رمان خود را وارد برنامه Kindle Scout کرد. رمان او برای کمپین 30 روزه انتخاب شد ، و پس از آن توسط انتشار کیندل پرس انتخاب شد - همه به تعجب خود کیث. در این پست مهمان ، کیت در مورد تجربه خود از Kindle Scout و دستور العمل نه چندان پنهانی برای موفقیت وی با برنامه برای ما تعریف می کند.
من نویسنده ای هستم که سالها در رومه نگاری زحمت کشیدم. در این مدت ، من از شروع یک رومه از ابتدا ، نوشتن یک ستون هفتگی به مدت چهار سال مستقیم ، تا کار برای یک رومه بزرگ روزانه ، همه کارها را انجام دادم. این یک حرفه ای فوق العاده بوده است و من از همه آن لذت بردم ، حتی اواخر شب ها و مهلت های مهیج. خوب ، شاید مهلت نباشد. هنوز هم ، بعد از هزاران میلیون نفر؟ - از کلماتی که می نوشتم و ویرایش می کردم ، یک اشتیاق رانندگی وجود داشت که ناکام ماند. می خواستم رمانی بنویسم . یا دو.
سیزده سال بعد ، من دو رمان را منتشر کردم و سال گذشته پس از ورود کتاب سومم به نام " رنگ خون" ، وارد برنامه Kindle Scout شدم .
Kindle Scout چیست؟
Kindle Scout برنامه ای برای نسخه های خطی منتشر نشده است که ترکیبی از جمعیت را با اصطلاحات سرمقاله ای ترکیب می کند. این بسیار ساده است: شما به یک نسخه خطی منتشر نشده ، یک جلد کتاب تکمیل شده ، مختصر "یک خط" در مورد کتاب ، و شرح کتاب 500 شخصیت یا کمتر نیاز دارید.
پس از ارسال به Kindle Scout منتظر می مانید تا ببینید که آیا نسخه خطی شما برای برنامه انتخاب خواهد شد یا خیر. این روند کمی مرموز است ، زیرا نویسندگان دقیقاً نمی دانند چه معیارهایی برای سنجش اینکه یک عنوان شایسته گنجاندن است ، استفاده می شود. در صورت انتخاب برنامه ، به کتاب شما 30 روز در صفحه اصلی Kindle Scout قرار می گیرید. نویسندگان سپس مسئولیت دسترسی به شبکه های خود و درخواست رأی دادن به کتاب خود را بر عهده دارند.
Kindle Scout چگونه کار می کند
چه اتفاقی می افتد اگر کتاب شما از طریق Kindle Scout منتشر شود
نکته هوشمندانه این است که هرکسی که به کتاب شما رای دهد ، اگر عنوان شما را برای انتشار توسط آمازون انتخاب کند ، نسخه الکترونیکی کتاب الکترونیکی دریافت می کند - که البته این بخشی از انگیزه رای دادن است.
اگر کتاب شما پس از 30 روز فعالیت Kindle Scout برای انتشار انتخاب شده است ، از شما خواسته می شود که 5 سال انتشار انتشار نامه امضا کنید. لطفاً توجه داشته باشید ، آنها فقط حق نسخه های کتاب و کتاب صوتی را می خواهند. نویسنده حقوق چاپی و تئاتری را حفظ می کند.
البته ، جزئیات مالی وجود دارد که همه نویسندگان هندی دوست دارند درباره آنها بشنوند: در صورت انتشار ، نویسندگان دریافت می کنند:
پیش پرداخت 1500 دلار ، و
ضمانت 25K دلار حق امتیاز در طی 5 سال
از نظر تلاشهای بازاریابی که آمازون پس از انتشار کتاب شما انجام می دهد ، آنها به طور معمول عناوین را از طریق تعدادی از ایمیل های تبلیغاتی خود می چرخانند. در حال حاضر ، آنها در حال اجرای یک تبلیغ 99 درصدی هستند ، شامل مجموعه ای از Kindle Scout "موارد دلخواه خواننده". و البته ، موتور توصیه آنها کتاب شما را به افرادی که در گذشته کتاب های مشابه خریداری کرده اند ، پیشنهاد می کند.
برندگان پیشاهنگی البته به وبلاگ ، توییت ، ایمیل و خرید بازاریابی برای کتاب های خود با هر ابزار لازم تشویق می شوند ، البته توجه به این نکته ضروری است که Kindle Press در همه زمان ها قیمت عنوان کتاب شما را کنترل می کند.
این اصطلاحات بسیار مناسب برای بسیاری از نویسندگان داخلی است و همراه با قدرت تبلیغاتی آمازون - بزرگترین فروشنده کتاب در جهان - این یک راه عالی برای ساخت سریع زیر است.
داشتن قدرت تبلیغاتی آمازون از طرف شما برای نویسندگان ایندی بسیار مهم است.
برای توییت کلیک کنید
چگونه ریدسی به من کمک کرد تا یک معامله کتاب را امضا کنم
من بعد از برنامه Kindle Scout ، کتاب من برای انتشار انتخاب شد ، کمی تعجب کردم. در طول مبارزات انتخاباتی ، فقط یک ایمیل را برای حدود 25 نفر ارسال کردم ، از آنها خواستم که به Color of Blood رأی دهند ، بنابراین لیست ایمیل من باعث ایجاد علاقه ای نشده است. و با این حال ، در آخرین هفته فعالیت من ، متوجه عجله ناگهانی توجه به رمانم شدم. باید فرض کنم که بخش خوبی از این علاقه به طراحی عالی و نسخه خطی تمیز که از طریق Reedsy دریافت کردم ، اعتبار دارد.
همکاری با طراح جلد استوارت ویلیامز
در ابتدا ، من و استوارت ویلیامز کمی از موضع قرار داشتیم که باید جلد آنرا ببینیم. او برای شروع جلوه ، دو مفهوم را برای من ارسال کرد ، که هر دو پوشش رمز و راز "معمولی" بودند - شامل شباهت مردی که اسلحه در دست داشت. وقتی می گویم "متعارف" وجود داشته باشد ، منفی نیست: جلد کتاب خوبی است که به سرعت مورد توجه خوانندگان قرار می گیرد ، بنابراین پیروی از هنجارهای یک ژانر اغلب هوشمندانه ترین حرکت از نظر فروش است. مفاهیمی که استوارت برای من ارسال کرده بود بسیار خوب طراحی شده و خوب فکر شده بود.
رنگ مفهوم اولیه خون
مفهوم اولیه
رنگ پوشش نهایی خون
پوشش نهایی
با این حال ، من از نظر رنگ متفاوت خون در ذهن متفاوت بودم . با هم ، ما به تابلوی نقاشی برگشتیم و تصمیم گرفتیم که این جلد یک نوع از هنر دستی استرالیایی استرالیا باشد - زیرا این نشان دهنده یک صحنه کلیدی در این رمان است. استوارت هنر را پیدا کرد و پوششی را خلق کرد که از آن بسیار خوشحال شدم و ترفندهایی را ایجاد کردم و تغییراتی را که درخواست کردم تا آخرین لحظه انجام داد. در پایان ، وی توانست پوششی را طراحی کند که از آن برجسته است ، اما هنوز هم توجه خوانندگانی را که به دنبال خواندن یک هیجان انگیز بودند ، جلب کرد.
همکاری با ویرایشگر کپی جسیکا پرینی
با توجه به اینکه نیمی از رمان من در استرالیا تنظیم شده است ، از دیدن نسخه های کپی شده استرالیایی در بازار Reedsy هیجان زده شدم. در حالی که مادرم استرالیایی بود ، و من بارها بازدید کرده بودم ، برای من مهم بود که یک محلی اطمینان داشته باشد که توضیحات و زبان معتبر باشد. من جسیکا پرینی را انتخاب کردم و ما با هم خوب کار کردیم. نسخه برداری وی سریع ، حرفه ای و مفید بود. من انتظار نداشتم که بسیاری از نسخه ها را در استرالیا بفروشم ، اما اگر کسی از داون Under آن را بخواند ، من می خواستم این نسخه را حفظ کند - و اکنون اطمینان دارم که این کار را انجام خواهد داد.
چگونگی انتخاب شدن برای Kindle Scout بر فروش و موفقیت کتاب من تأثیر گذاشت
سرعت بررسی و فروش Color of Blood با پشتیبانی Scout که از آن پشتیبانی می کند بسیار شگفت انگیز بوده است. برای چشم انداز این: من اولین رمان ایندیپدیوم را در سال 2009 منتشر کردم . هشت سال بعد ، دانیل 107 بررسی تأیید شده در آمازون و میانگین امتیاز 4.3 ستاره را دارد.
پس از گذشت تنها یک سال از انتشار آمازون Color of Blood ، 91 بررسی تأیید شده و میانگین 4.1 میانگین امتیاز ستاره ها دارد. من پیشرفت خود را فقط از سه ماه از Kindle Press کسب کردم و هزاران نسخه از آن را فروختم. به طور کلی ، تجربه Scout فوق العاده بوده است.
از نظر اینکه آیا من همچنان وارد رمان هایم در برنامه پیشاهنگی خواهم شد: من در حصار هستم. Color of Blood یک مثلث است و نویسندگان دیگر گفته اند که اغلب انتخاب یک سری کتاب برای این برنامه بسیار دشوار است. و از آنجا که انتشار خود در آمازون یک روند ساده است ، ممکن است من به جای آن مسیر را طی کنم. گفته می شود ، اگر کتاب دیگری را به Kindle Scout ارائه دهم ، یادگیری های ارزشمندی را برای اولین بار که به من آموخته است برای استفاده قرار می دهم.
نکاتی درباره نویسندگانی که وارد برنامه Kindle Scout می شوند
جلد کتاب برای بازاریابی عنوان شما در یک بازار بسیار شلوغ کاملاً حیاتی است. بنابراین حتماً یک حرفه ای را برای طراحی خود استخدام کنید. این نکته نیست ، این یک ضرورت است. همچنین وقت خود را صرف کار کردن روی توضیحات کتاب و خلاصه های بازاریابی کنید - کار کردن با یک حرفه ای در اینجا به هیچ عنوان آسیب نمی رساند. من از پذیرش آن تمایلی ندارم ، اما نشر کسب و کار با روش های روشنی از موفقیت است ، از جمله ساختار روایی خاص ژانر و نوشتار پاک و هدفمند. سال گذشته حدود نیم میلیون کتاب منتشر شده وجود داشته است ، بنابراین ایستادن از جمع برای هر نویسنده مهم است ، و این به معنای استفاده از حرفه ای ها برای کمک به است.
درباره این سایت